روزمرّگی

« هیچ چیز بدتر از دیدن دوست دختر سابق‌ات تو مطب دکتر کودکان نیست که کلافه از سروصدای بچه مریض خودش و بچه های دیگه ، در حالی که یه طره از موی خرمایی اش روی پیشونی اش ریخته دچار روزمرگی مرگ آوری شده باشه ...»