خاطرات

0 نظر
( سفینه اى در فضا در اثر برخورد با یك شهاب سنگ دچار حادثه شده و سرنشینانش در فضا پراكنده شده اند.گفتگوى زیر بین دو نفر از اونها كه با مرگ فاصله اى ندارند توسط رادیو ی لباسهاي فضاییشون در حال انجامه) ...- هالیس: وقتی چیزی تمام می شود‌ ، می توانی فرض کنی که هیچ وقت اتفاق نیفتاده است .حالا کجای زندگی تو بهتر از من است؟چیزی که ارزش دارد ، حالا ست .آیا حالای زندگی تو از من بهتر است ؟ - لسپر:بله بهتر است. - هالیس : چطور؟ لسپر در حالی كه خاطراتش را با دو دست به سينه مي فشرد ، فرياد زد:"چون من افكار و خاطراتم را دارم "... کالئیدوسکوپ - نوشته : ری برادبری
» ادامه مطلب

دروغهاي واقعي - 4

0 نظر
هنگامی‌که خورشید در حال غروب‎ ‎بود، در بالای برج، شوالیه خسته و زخمی ‌و خاک‌آلود نگاهی کرد به شاهزاده ‏خانم طلسم شده‌ای‌ که بر روی تخت خفته و منتظر اولین بوسه‎ ‎عشقش بود. به نظرش رسید که بینی‌اش انحراف ‏خفیفی دارد و به آن زیبایی که در‎ ‎افسانه ها آمده بود، نبود. لعنتی بر بخت و اقبال خود فرستاد. از برج پایین آمد, سوار ‏اسب‎ ‎تیزرو خود شد و به سرعت دور شد‎ .‎
» ادامه مطلب

دروغهاي واقعي - 3

0 نظر
خرگوش و لاك پشت مسابقه اشان را آغاز كردند. مسابقه اي كه نتيجه آن بر خلاف همه داستانها ، پيروزي خرگوش تيزرو و شكست لاك پشت كند و صبور بود .
» ادامه مطلب