مردی که اون‌جا نبود


دیوید بووی در 8 ژانویه 1947 در بریکستون انگلستان به دنیا آمد. در سن 12 سالگی یک ساکسفون پلاستیکی به مناسبت کریسمس هدیه گرفت و  به موسیقی علاقمند شد. با نام Davy Jones (یاد چه کسی افتادید؟) در گروه‌های مختلف نوازندگی کرد تا این‌که در 1969 با انتشار آهنگ Space Oddity یکشبه راه صدساله را طی کرد. در کنار آهنگ‌سازی،‌ خوانندگی ، ساخت کلیپ‌های موسیقی و تهیه‌کنندگی در چند فیلم هم بازی کرده که معرو‌ف‌ترین آنها عبارتند از:
در سال 2006 در فیلم The Prestige در نقش Nikola Tesla
در سال 1976 در فیلم The Man Who Fell to Earth نقش یک موجود بیگانه که از فضا به زمین می‌آید،
در سال 1983 در فیلم Merry Christmas, Mr. Lawrence در نقش سرهنگ Jack Celliers
در سال 1988 آخرین وسوسه مسیح و سال 1992 در فیلم Twin Peaks: Fire Walk With Me. همچنین برای نقش ژوکر در فیلم بتمن کاندید شده بود که خوشبختانه، هزاربار خوشبختانه این کار انجام نشد و جک‌نیکولسون بی‌همتا با قبول بازی در آن فیلم نقش ژوکر را جاودانه کرد.

2597815042_34fd2744e4

ترانه The Man Who Sold the World برای اولین بار در سومین آلبوم دیوید بووی به همین نام The Man Who Sold the World در 4 نوامبر 1970 منتشر شد. ترانه توسط خواننده‌ها و گروه‌های مختلفی از جمله Lulu، Richard Barone و... بازخوانی و یا به اصطلاح coverشده است. همچنین گروه افسانه‌ای Nirvana در سال 1993 در برنامه MTV Unplugged in New York آن را اجرا کردند که این اجرا معروف‌ترین اجرای دوباره این آهنگ به شمار مي‌آید. محسن نامجو هم ترانه‌ای به نام مرغ شیدا دارد که برای اجرای آن از آهنگ این ترانه استفاده کرده است.
متن ترانه به طور آشکاری از شعر ترانه کودکانه‌ای به نام "The Psychoed" که توسط William Hughes Mearns سروده شده است، ‌الهام گرفته شده‌است:
دیروز بالای پلّه‌ها
مردی را ملاقات کردم،
مردی که آنجا نبود
مردی که امروز دوباره آنجا نبود
ای‌کاش می‌‌توانست از اینجا برود.

این شعر شما را به یاد چند ترانه و فیلم می اندازد؟

مردی که دنیا را فروخت
از پله ها بالا رفتیم، از گذشته‌ها حرف زدیم.
با این‌که هرگز آنجا نبوده‌ام، او گفت که با او دوست بوده‌ام.
تعجب کردم، در چشم‌هایش نگاه کردم و
گفتم:« فکر می‌کردم در تنهایی مرده‌ای، بسیار پیش از این».
اوه نه، من نمرده‌ام.
هیچ وقت خودم را نباخته‌ام.
و اکنون چهره در چهره‌ هستی
در مقابل مردی که دنیا را فروخت.

خندیدم، دستش را فشردم و به سمت خانه برگشتم.
سال‌های سال سرگردان بوده‌ام به دنبال خانه و آرامشی،
با نگاهی خیره، خیره شده‌ام به میلیون‌ها نفر،
ما باید مدت‌ها پیش مرده باشیم، بسیار بسیار پیش از این.

چه کسی می‌داند؟ من نمرده‌ام.
ما هیچ گاه خودمان را نباختیم
و اکنون چهره در چهره‌ هستی،
در مقابل مردی که دنیا را فروخت.

The Man Who Sold the World
We passed upon the stair, we spoke of was and when
Although I wasn't there, he said I was his friend
Which came as some surprise I spoke into his eyes
I thought you died alone, a long long time ago
Oh no, not me
I never lost control
You're face to face
With The Man Who Sold the World

I laughed and shook his hand, and made my way back home
I searched for farm and land, for years and years I roamed
I gazed a gazley stare at all the millions here
We must have died along, a long long time ago

Who knows? Not me
We never lost control
You're face to face
With the Man who Sold the World