تصویر پیش از خواب دیشب را به یاد ندارم. چیزی مانند تفنگها و نشانهرفتنهای هر شب نبود. تصاویر گُنگی را به یاد میآورم. چیزی بود مثل خطری نورانی که در آسمانِ صاف و سرد زمستانی، بالای سرم میدرخشید و با پرتوهای نورانیاش ترس و هراس پخش میکرد. به شبهای ده و یازدهسالگی برگشتهبودم. زمانی که شبها قبل از خواب، ترس از میگهای بالای سرم که در حال شیرجهزدن و بمباران بودند، خود را به شکل بشقابپرندههای شناور در آسمان نشان میداد. دلهرهای به جانم افتاد و تا صبح رهایم نکرد.
ده روز پیش دوّم بهمن ۲۸مین سالگرد بمباران مدرسهامان بود
زندگی مخفی والتر میتی را به عنوان یک فیلم خالخوب کن ببینید| مخصوصا آنهایی
که در کشاکش زندگی کسلکننده، به خیالبافیهای طولانی فرو میروند
-
زیاد شخصا با والتر میتی در فیلم زندگی مخفی والتر میتی یا Secret Life of
Walter Mitty (2013) تفاوتی ندارم. چشم میبندم و تصور میکنم که قدرت توقف
خشونته...
۸ ساعت قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر