ساعت چنده؟

هیچ وقت یادم نمی‌مونه در یخچال رو پشت سرم ببندم.‏‎ تا حالا صدبار کلید خونه‌م رو گم کردم.‏‎ یه بار هم خودم گم شدم.‏‎ نشده یه‎ ‎بار بخوام غذا بپزم و اون رو نسوزونم.‏‎ حتی یه بار هم یادم نمی‌آد که شماره تلفن‎ ‎یه نفر رو از بر باشم.‏‎ به همه انگشتهام یه نخ بستم که نمی‌دونم برای چی‎ ‎بستمشون.‏‎ همیشه خدا یادم میره زیپ شلوارم رو ببندم.‏ کامپیوترم همیشه روشنه‎ ‎‏.‏‎ فقط یه بار نمازم رو اول‎ ‎وقت خوندم (اولین نمازی که خوندم).‏‎ دیروز یه نفر تو خیابون بهم سلام داد که قیافه‌اش برام خیلی آشنا بود.‏‎ نشده یه بار سر وقت به قرار‌هام برسم.‏‎ یه زمانی یه نفر رو دوست داشتم.‏‎ اسمش چی بود؟‏‎ قرار بود بریم یه جا.‏‎ قرار‎ ‎بود‎... یه لحظه صبر کن‎... چی داشتم می‌گفتم؟‎ امروز چندمه؟