از رنجی خسته ام كه از آن من نيست
بر خاكي نشسته ام كه از آن من نيست
با نامي زيسته ام كه از آن من نيست
از دردي گريسته ام كه از ان من نيست
از لذتي جان گرفته ام كه از آن من نيست
به مرگي جان مي سپارم كه از آن من نيست
.احمد شاملو
هیچ نمیدانم ...
-
با بابک (راست) و پرویز همکلاس بودم.
تا همین چندماه پیش پرویز رو کلا از یاد برده بودم تا این عکس رو با شرحش توی
یه صفحه اینستاگرامی دیدم که خبر داده ب...
۱ روز قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر