خب. alimali برداشته یه عکس فرستاده برام که به نظر میرسه معنا و مفهوم اون اینه که، همونطور که من میخواستم، سرش به سنگ خورده و نادم و پشیمون شده. البته همونطور که شما هم میدونید هوش مصنوعی یه وبلاگ اون قدر پیشرفته نیست که بتونه از روی یه عکس چهره صاحابش رو تشخیص بده و من هم شک دارم که این عکس عکس خود alimali باشه. ولی نظر به حسن نیّتی که دارم و یه جورایی هم دلم برای چرت و پرت هاش تنگ شدهبود همینجا اعلام میکنم که باهاش آشتی کردم و ایشون میتونند برگردند سر خونه و زندگیشون و دوباره مطالبش رو اینجا منتشر کنند. همین!
خلاصه کتاب «آفتابگردانهای کور»، نوشته آلبرتو مندس | روایتهای دردناک از
اسپانیای پساجنگ
-
گاهی اتفاق میافتد که انسان در برابر یک کتاب نه فقط برای خواندن روایت، بلکه
برای نفس کشیدن میان سطرهایی میایستد که بوی زندگی و مرگ را با هم دارند.
«آفتا...
۱۴ ساعت قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر