در نمازم خم ابروی تو یادم آمد....بعد هل شدم.یادم رفت سه رکعتی بود یا چهار رکعتی .بی خیال شدم.
در بستم
ودر ایوان تماشای تو بنشستم...
خلاصه کتاب «آفتابگردانهای کور»، نوشته آلبرتو مندس | روایتهای دردناک از
اسپانیای پساجنگ
-
گاهی اتفاق میافتد که انسان در برابر یک کتاب نه فقط برای خواندن روایت، بلکه
برای نفس کشیدن میان سطرهایی میایستد که بوی زندگی و مرگ را با هم دارند.
«آفتا...
۱۶ ساعت قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر