بچّه‌گی‌ها

یادت میاد آرم ۱۵ یا ۱۶ سال پیش برنامه کودک شبکه ۲ رو ؟ همون موقع که شبکه دوم کارتون الفی اتکینز و مارکوپولو می داد ؟همون موقع که جنگ بود و مدرسه ها بمب بارون میشد؟۱۵ یا شونزده سال پیش .شاید هم قبل از اون . برنامه کودک با یه انیمیشن (از یه بنده خدایی که هنوزم نمیدونم کیه) شروع می شد که تو اون یه آقاهه بود که با دردسر و بدبختی زیادی از یه کوه بلند بالا میره . وقتی میره بالا و به قله میرسه از اونجا تنها شاخه گلی رو که هست می چینه و میاد پایین. گل رو می گیره جلوش و همون طوری که داره جلو میره از یه دشت رد می شه که پره از همون نوع گلی که از اون بالا چیده بود! عجب لدتی هم می برد لامصب. لذت هم داره. نداره؟ چه ربطی داشت به بمب باران مدرسه ها؟ نمیدونم واله .برای ما و همه بچه های اون موقع که صبح ( یا ظهر‌) وقتی از خونه می رفتیم بیرون تا به مدرسه بریم و نمیدونستیم سالم به خونه برمیگردیم یا به یه خونه سالم برمی گردیم یا نه ؛ اون کارتونها و انیمیشنها همه دنیامون رو تشکیل می داد.دنیایی که تو اون خبری از ترس و وحشت دنیای بیرون نبود .هر چی بود پاکی و سادگی دنیای بچه گانمون بود .