مزه شکلات سمیکه در حال جویدناش بود، زیاد هم تلخ نبود. مزه تلخ سم تقریباً در شیرینی شکلات محو شدهبود. با هر بار جویدن شکلات، مزه و بوی کاکائو در تمام وجودش پخش میشد و اورا بهشدت به یاد بوی توتون پیپ پدربزرگاش میانداخت و هوس کشیدن پیپ را در جاناش میدواند. نگاهی به ساعت انداخت. آنطور که دوستاش گفته بود سم در عرض یک ساعت عمل میکرد و او تقریبا ۵۰ دقیقه دیگر فرصت داشت. کمیفکر کرد. از جایاش بلند شد و لباسهایش را پوشید. شالگردن قهوهای را که دیروز خریده بود به دور گردنش انداخت. در را باز کرد. بوی شیرین برف شامگاهی با مزه تلخ شکلات مخلوط شد و ته گلویاش را سوزاند. نوای یک آهنگ قدیمیاز پنجره همسایه به گوش میرسید. نگاهی به کلیسای انتهای خیابان انداخت. در را به آرامیبست و در زیر برف آرامیکه میبارید رفت به طرف فروشگاه بزرگی که در ابتدای خیابان میدرخشید. رفت تا یک پیپ بخرد و برای اولین و آخرین بار در عمرش پیپ بکشد.
معنی Acknowledge، آموزش کامل و متفاوت آن در تافل و کاربردهای واقعی روزمره
-
Acknowledge یعنی پذیرفتنِ آگاهانه وجودِ یک واقعیت، احساس، اشتباه یا حق،
بدون آنکه لزوماً با آن موافقت کنی یا اقدامی عملی انجام بدهی. این واژه به
لحظهای...
۴ ساعت قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر