- چشمهات رو باز کن. راه بیفت بریم. - من نمیتونم ببینم. بهم گفتن که کورم. - ولی اشتباه میکنی. شما کور نیستی. - جدی؟ - بله. امتحان کن. - غیژ ، غیژ (صدای باز شدن پلکها!) - به به. چقدر اینجا قشنگه. خانم خدا عمرت بده. کاش ۶۰ سال پیش میاومدی بهم میگفتی که کور نیستم. به. به... خانم شما چقدر قد بلند هستی. این لباس سیاه چیه پوشیدی؟ شما کی هستی؟ - خسته نباشی. خودت رو هم زیاد لوس نکن. بفرما بریم. - کجا بریم؟ - جایی که باید بری ... .
هریت تابمن و راهآهن زیرزمینی: سفری شگفتانگیز به سوی آزادی
-
مقدمه: صدای آزادی در تاریکی شب در دوران تاریک تاریخ آمریکا، جایی که
انسانها بهعنوان دارایی فروخته میشدند و بردهداری زندگی میلیونها نفر را
به زنجیر ک...
۱ ساعت قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر