پدربزرگم مي گفت :« زندگي عجيب كوتاه است .همچنان كه حالا به عمر گذشته نگاه مي كنم به قدري به نظرم كوچك مي ايد كه نمي فهمم ، مثلا ، چطور مرد جواني مي تواند تصميم بگيرد كه به دهكده بعدي اسب براند بي آنكه بترسد كه – حادثه هاي مصيبت آميز به كنار – حتا طول يك عمر سعادتمند عادي براي چنين سفري كم مي آيد.»
فرانتس كافكا
هیچ نمیدانم ...
-
با بابک (راست) و پرویز همکلاس بودم.
تا همین چندماه پیش پرویز رو کلا از یاد برده بودم تا این عکس رو با شرحش توی
یه صفحه اینستاگرامی دیدم که خبر داده ب...
۱ روز قبل
0 نظر:
ارسال یک نظر