اين پسره نيو اومده بود دم در خونمون.يه موتور BMW بيست هم اورده بود با خودش .مي گفت تو ماتريکس ۲ کلي حال کرده با اين موتور. مي خواست دوربين ديجيتال ما رو قرض بگيره از ترينيتي عکس بگيره.دوربين رو دادم بهش.هيچي نگفت .سوار موتورش شد.يه گاز ترميناتوري داد و راست شکم اش رو گرفت و رفت...
اين هارو نوشتم تا شما بدونيد ما تو خوابهامون با کي ها مي پريم و رفيقهامون کيا هستن.خيال کردين ما کم الکي هستيم ؟...
0 نظر:
ارسال یک نظر