وانهاده

«...شب فرا مي رسد.ولي هوا هنوز قدري گرم است .يكي از آن لحظات شورانگيزي است كه زمين با آدميان چنان در توافق است كه به نظر مي رسد غيرممكن است همه خوشبخت نباشند...»- سيمون دوبوار- از كتاب « وانهاده»
شما اينطور بخونيد:« ...شب فرا مي رسد . برف مي بارد و هوا اندكي سرد است. يكي از آن لحظات شورانگيزي است كه زمين با آدميان چنان در توافق است كه به نظر مي رسد غيرممكن است همه خوشبخت نباشند...». با اين برف قشنگي هم كه داره مي باره،واقعا غيرممكن است...